پيام
+
فال مان هرچه باشد،
-باشد!
حال مان را درياب!
خيال کن حافظ را گشوده اي و ميخواني:
مژده اي دل که مسيحا نفسي مي آيد...
يا
*قتلِ اين خسته به شمشير تو تقدير نبود...*
چه فرق؟
فال نخوانده ي تو؛
-منم...
2-گوناگون
94/6/22
اتش دل
قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود...
اتش دل
ور نه هيچ از دل بيرحم تو تقصير نبود...
اتش دل
من ديوانه چو زلف تو رها ميکردم....
اتش دل
هيچ لايق ترم از حلقه زنجير نبود...
♥رعنا♥
:)
سيده هانا صداقت
چقدر زيبا بود..لايک براي ادبيات و براي شما:)
اتش دل
سپاسگزار...