پيام
+
پاييز فصل *رسيدن* انارهاي سرخ است و انار چه دل خوني دارد از *رسيدن *...

اتش دل
91/7/16
اتش دل
*ليلي* زير درخت انار نشست درخت انار عاشق شد گل داد سرخ سرخ گلها انار شدند داغ داغ... هر اناري هزاران دانه داد دانه ها عاشق بودند توي انار جا نميشدند انار کوچک بود دانه ها بي تابي کردند انار ترک برداشت خون انار روي دست* ليلي* چکيد
اتش دل
*ليلي* انار ترک خورده را خورد* مجنون *به ليلي اش رسيد
اتش دل
*خدا گفت :ليلي يک ماجراست ماجراييست آکنده از من ليلي درد است درد زادني نو تولدي به دست خويش ليلي رفتن است عبورست و ردشدن ليلي جستجوست ليلي نرسيدن است و بخشيدن ليلي سخت است و دورازدسترس ليلي زندگيست زيستني از نوع ديگر *
اتش دل
شيطان :گفت ليلي تنها يک اتفاق است بنشين تا اتفاق بيافتد
ليلي آسودگي است خياليست خوش ليلي ماندنست و درخويش فرورفتن
ليلي خواست است گرفتن و تملک ليلي ساده است همينجا دم دست
اتش دل
*و اينچنين دنيا پر شد از ليلي هاي زود ليلي هاي ساده ي اينجايي ليلي هاي نزديک و لحظه اي ومجنون هايي آمدند که هنوز انار دلهاشان ترک نخورده بود *
*آسمان*
چه قشنگ :)
اتش دل
آره واقعا:)
اتش دل
آره جاي *مجنوناي *واقعي خالي الان همه دروغکي ان !
غزل صداقت
کافيست انار ِ دلت ترک بخورد .. آيکون ِ بي ربط
سكوت خيس
واااي چ تصويري!!
اتش دل
:)ذوعينين شد رفت...