وبلاگ :
آتش دل...تلك شقشقة هدرت ثم قرت...
يادداشت :
حاج خانوم شمام عمامه ميزاريد ؟؟؟
نظرات :
5
خصوصي ،
33
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
زين العابدين آذر ارجمند
به نام خدا . سلام . همه آنچه فرموديد درست امّا كار براي « خدا » كردن عمامه و چادر سياه نمي خواهد . آنجايي كه انسان با دلش كلنجار مي رود كه « نكن » و مي كند آناج كه ميداند نبايد بگويد و ميگويد . منفكر ميكنم خودم هنوز صداي توپ و تانك را در جهاد اكبر درست و حسابي نشنيده دستهايم بالاست . شايد به من هم حاج آقا بگويند ولي هنوز احرام دگر نبسته ام ! يك نشاني راه درست اين است كه هرقدر پيش ميروي خودت را نادارتر فقيرتر و در مقابل آن عزيز ، ذليلتر خواهي يافت و عر ربوبيت و ذلّ عبوديت نصب العينت خواهد شد . در ضمن تيتر نوشتهتان بايد درستش ميذاري باشد ( مخفف مي گذاري ! ) مويد به نصر خدا باشيد
پاسخ
عليكم السلام /اولا بنده از دقت نظر شما سپاسگزاري ميكنم و ازوقتي كه براي خوندن نوشته ي حقير گذاشتيد و هم از نظر حكيمانتون/ همه ي آنچه كه شما فرموديد صحيح ، درست و به ديده ي منت قبول ، امانميدونم چقدر در فضاي پيامرسان يا با جو خانواده ها و فضاهاي غير مذهبي و جوسازي عليه دختراني كه اين راه و رسم (طلبه شدن) رو انتخاب ميكنندآشنا هستيد. هدف و مخاطب خاص من توي اين نوشته همه ي اون كسايي بودن كه توي همين پيامرسان يه روزي از من پرسيدن كه حاج خانوم شمام عمامه ميزاريد ؟؟؟؟يا همه ي اون دختراني كه از جنس من هستند و فكر ميكنند من و ما از فضا اومديم / اگر من به دنبال اسم و رسم و حاج خانوم و حاج آقاشدن ! بودم ! دكترو مهندس شدن كه كلاس بيشتري داشت برادر.من توي وبلاگ هاي ديگه از معنويت طلبگي و براي خدا كار كردن و ...زياد ديده و خوانده بودم و حس كردم بالاي منبر رفتن وكليشه اي صحبت كردن بسه !و اينكه لازمه ذهنيت بعضي ها درست بشه ! ممنون از توصيه ي شما درمورد تيتر ! ميزاريد به گمانم جمع ميزاريد باشه !چون نه من كه تمام دوستان من اكثرا مورد خطاب همين لطف هستند /بازهم بنده از شما سپاسگزاري ميكنم بابت لطف و مرحمتتون /مويد باشيد...