سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آتش دل...تلک شقشقة هدرت ثم قرت...
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

بغض نوشت : گاهی از شدت نفرت قلم روی کاغذ سر نمیخورد یعنی حالت بد میشود از اینکه کسی را مخاطب قرار بدهی ؛ این روزها اما مجبورم ...

 

من شبیه امامم نیستم , خوب میدانم ...اما تو مرا یاد امامت می اندازی ..این شباهت عجیبتان است که مرا به تعجب وامیدارد ..

حنجره ی آلوده ی هر دویتان نذر شیطان شده ...آی نقی حالا که مهدی خواب استی که تو خواندی اش؛ همان رفتم خدارا ببینم دیدم خودم بودم منسون است...توفیری نمیکند ! واژه های هر دو کثیف اند و بی حیا....

تو اما از این نظر یک سور به امامت زده ای !اوج گستاخی منسون انکار خداست؛تو اما چیزی که خودت قبولش داری و قسمش میدهی را به بازی گرفته ای ! واین نهایت حماقت یک انسان است ...حتی نترسیده ای همان مهدی ای که در خوابش میدانی روزی از خواب بیدار شود و این خواب خوش که مثل لجن زاری در آن فرورفته ای را به کامت زهر کند ؟ اربابت به تو دست مریزاد اگر نگوید ؛ارباب تو نیست...

شنیده ام هردویتان همجنس بازید ..البته منسون چند فرزند هم از خواهر و مادرش دارد ! تو چطور ؟از این خواهرو برادر ها و خواهر زاده ها نداری ؟

واقعیتش را که بخواهی اما حال منسون از تو بهتر است ! سوراخ موش هم این روزها پیدا نمیشود اگر پلیس آلمان وابدهد !

خیلی خوش خیال نباش ....سلمان رشدی دیگری نخواهی شد....هر روز صد بار مرده و زنده شدن برایت کمی زیاد است ...آخر سر تو روی تنت خیلی سنگینی میکند ؛ نمیخواهی از سنگینی این سر پر سودا رها شوی ؟

باور کن راه های بهتری برای خالی کردن عقده های جنسی هست ...کلمات رکیک جنسی که عقده ی تو را خالی نمیکند ! اوج عقل و شعورت همین بوده که توهین کنی و پناهندگی سیاسی بگیری ! نوری زاده ها و خلقی ها و مجاهدین برایت کف بزنند و سوت بکشند ؟ چه ارزان فروشی !

پس اف بر تو.... یا حسرة علی العباد ما یأتیهم من رسول الا کانوا به یستهزئون....

 

 

شرم نوشت : اماما قبول که به اندازه ی حسین برایت نگرییده ام ...به اندازه ی مادر یاد از غریبی ات نکرده ام ....قبول که شب قدری بعلی بن محمدم همچون بعلی ابتدای زار زدنم پر التماس نبوده ...قبول که شیعه ی خوبی نبوده ام ...اما تو که هنوز جد موعود آخر الزمان هستی...تو که هنوز پسر حسین من هستی هنوز همان آبرو داری نزد خدا که سه شنبه شب ها دامن مهرت میگیرم و پر میکشم ...هنوز اسمت بالای صفحه ی جامعه کبیره ی مفاتیحم که هست...هنوز گاهی دلم برای شاه عبد العظیمت پر میکشد...قبول که من...اما تو که امام من هستی !

 


[ دوشنبه 91/3/1 ] [ 8:21 عصر ] [ گمگشته ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

تو بگریزی از پیش یک شعله خام ... من ایستاده ام تا بسوزم ...تمام ...
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 27
کل بازدیدها: 121491